به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شیعیان به نقل از حوزه، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتار با عنوان «حقیقت وحدت»، اختلاف را زمینه ساز نفوذ دشمنان دانسته و تاکید کردند: وحدت بدان معنا نیست كه از شیعه خواسته شود از عقاید خود و ولایت اهل بیت(ع) دست بردارد و نسبت به افرادی كه آنها را دشمن اهل بیت(ع) و منافق میداند و به موجب مستندات اسلامی محكوم میكند، حسن ظن داشته باشد و به عبارت دیگر از محتوای تشیع خود خارج گردد. معظم له تصریح کردند: در رابطه با تحقق وحدت همچنین از سنّی خواسته نمیشود كه از عقاید خود دست بردارد و محتوای خود را عوض كند؛ بلكه مقصود آن است که در برابر كفّار و سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها متحد و متفق گام برداریم. ایشان با تاکید بر این که همه باید در برابر كفار و دشمنان اسلام ید واحد باشند، یادآور شدند: مسلمانان باید برای تجدید عزت و شوكت كل مسلمین، از تعصبات و افراط و تفریط در اظهار نظر درباره یكدیگر بپرهیزند. متن کامل نوشتار حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در پی می آید: بسم الله الرحمن الرحیم به نظر میرسد وحدت واقعی كه در آن بینشها و اندیشهها و عقاید در مسائل مورد اختلاف فرق، مانند مسائل مربوط به حوادث عصر صحابه و اختلافات آنها متحد شود و همه فرق به فرقه واحده ناجیه تغییر هویت بدهند، حداقل در شرایط فعلی و كوتاه مدت نشدنی است. اگر پیشنهاد وحدت این باشد كه اهل سنّت همه شیعه یا شیعیان همه سنّی شوند، نخواهد شد؛ البته در دراز مدت امید است كه كوششها برای وحدت حقیقی و اقلاً كم كردن اختلافات با تمسّك به كتاب و عترت مؤثر واقع شود، اما تا پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام (كه همه مسلمانان اتفاق دارند كه اگر از دنیا باقی نماند مگر یك روز آن حضرت ظهور خواهد كرد و در ضمن هدفهایی كه محقق میسازد اسلام را كه دین جهانی است در تمام عالم استقرار میدهد) بعید به نظر میرسد كه حتی وحدت مذهبی واقعی به طور كامل در بین مسلمین به وجود آید. بنابراین میگوییم اگر چه هدف شیعه و بزرگان آنها از صحابه و تابعین و علمای بزرگ، مانند خواجه و علامه و شیخ مفید و سید مرتضی و صاحب عبقات و تشیید المطاعن و پیگیری آنها از مسأله امامت و مسائل دیگر تحصیل وحدت امّت و یا حداقل كم كردن و كنترل اختلافات بر اساس ظهور حق و افشای باطل است، زیرا وحدت صحیح و حقیقی با ادامه بحث و بررسی و روشن شدن اذهان عموم مسلمین كه در طول قرون به واسطه اعمال سیاستهای حاكم از درك حقایق و بحث پیرامون آنها محروم بودهاند فراهم میشود. مع ذلك برای مسلمین از بُعد دیگر و به علّت اینكه ذات اختلاف، موجب رخنه بیگانگان و نفوذ آنها در مسلمین و اخلال در امور و گسترش سلطه استعمار میشود، لازم است برای جلوگیری از این خطرات طرحهایی بریزند كه در برابر كفار و دشمنان اسلام همه ید واحد باشند و ضربات آنها را به اسلام و مسلمین از هر فرقه كه باشند با همكاری برادرانه و صادقانه دفع نمایند و مسائل اعتقادی خاص فرق را در این بعد مطرح ننمایند و مانع از اتحاد و اتفاق و كوشش جهت تجدید عزت و شوكت كل مسلمین نگردند و از اعمال تعصبات و افراط و تفریط در اظهار نظر درباره یكدیگر بپرهیزند. در این بُعد، مسأله وحدت این نیست كه از شیعه خواسته شود از عقاید خود ولای اهل بیت علیهمالسلام دست بردارد و نسبت به افرادی كه آنها را دشمن اهل بیت و منافق میداند و به موجب مستندات اسلامی محكوم میكند، حسن ظن داشته باشد و به عبارت دیگر از محتوای تشیع خود خارج گردد و همچنین در رابطه با تحقق این وحدت از سنّی خواسته نمیشود كه از عقاید خود دست بردارد و محتوای خود را عوض كند؛ بلكه مقصود این است كه برای فرع، خطر متوجه به اصل را فراموش نكنیم و برای حفظ جزء، كل را در خطر نیندازیم و در برابر كفّار و سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنها متحد و متفق گام برداریم و بدانیم آنجا كه نفوذ سلطه كفار و خطر آنها مطرح است و قدر جامعهای اصلی بین شیعه و سنی مورد هجوم و تجاوز میگردد توجه به مصالح فرقهای و شیعه و سنی مفهوم ندارد و طرح جهات ما به الامتیاز رفع ید از جهات مابه الاشتراك و ما به الامتیاز است. نباید موضعگیریهای هر فرقهای از فِرَق مسلمین در صلح و جنگ با كفّار موجب ضعف اسلام و كل جامعه مسلمین در برابر كفار شود و نباید هیچ فرقهای از فرق اسلامی در رویاروئی فرقه دیگر با كفار بیتفاوت و بیطرف باشد و مسلمانان را در برابر كفار یاری ندهد تا چه رسد اینكه العیاذ بالله در كنار كفار قرار بگیرد و با آنها قول و قرار سرّی علیه مسلمانان از هر فرقهای كه باشند بگذارند. اولین چیزی كه در حصول این هدف یعنی وحدت در برابر كفار لازم است این است كه مسلمانان از بینش سیاسی كافی برخوردار باشند كه بتوانند جریانها و پیامد آنها را تحلیل و بررسی نمایند و بفهمند كه در مسائل مختلف در شرایط مختلف، موضعگیریهای آنها چه آثار مثبت و منفی دارد و طرح مسأله برای چه مقصدی و از جانب چه كسی میباشد و اصولاً باید چگونه طرح شود و مثلاً بفهمند كه شخصی مثل محب الدین خطیب با آن همه نوشتههای بسیار زننده و تحریك آمیزی كه نه فقط علیه شیعه بلكه علیه اهل بیت رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم و به نفع دشمنان آنها خصوص پیروان بنیامیه نگاشته است چرا كتاب خبیثی مثل (الخطوط العریضة) را مینویسند، و تقریب بین سنی وشیعه را ناممكن معرفی مینماید او در این كتاب چه مطلبی و تحقیق تازهای را عرضه كرده است؟ و چرا حكومتی با پول بیت المال آن را مكرر چاپ و به زبانهای مختلف ترجمه مینماید و بین حجاج و زوار حرمین شریفین توزیع میكند؟ و موارد دیگر ... باید مسلمانها اینگونه جریانها را كه سیاست محض و تعصب خالص است از جریانهای بحث و بررسی اهل مذاهب جدا نمایند. پس در اولین قدم، باید مسلمانان كسانی را كه مذهب را وسیله ریاست خواهیها و سیاستهای شخصی خود قرار میدهند از افراد حقیقت جو و كاوشگر كه میخواهند در مسائل مورد اختلاف مسلمین حق را پیدا كنند و بر این اساس به شناخت حق میرسند، تمیز داده و جدا نمایند و جویندگان حق با برخورد صحیح و تفاهم و حسن ظن یكدیگر را در كشف حقیقت یاری دهند، و هر مطلب را در مرتبه خودش قرار دهند یعنی به مسأله فرعی اعتبار مسأله اصولی ندهند.