بسم الله الرحمن الرحيم «اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنى فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبى فیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ، یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ» «خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان و از هر نقص و عيبي پاک ساز و دلم در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران.» شرح دعا (1)«اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ» « خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان.»پاک شدن از پلیدی های گناههمانطور که در روايات و آيات قرآن کريم آمده است ،خداوند تمام گناهان بندگان خويش را مي بخشد و از آنها در مي گذرد: «ان الله يغفرالذنوب جميعا»(1) «به درستي که خداوند تمامي گناهان را مي آمرزد.» اما خداوند تنها يک گناه را نمي بخشد و آن هم شرک ورزيدن به ذات اقدس اوست: «ان الله لايغفر ان شرک به»(2) «به درستي که خداوند کسي را که براي او شريک قايل شود، نمي آمرزد.» حال مي خواهيم با توجه به این آیات بدانيم منظور از« اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى»«خدايا مرا شستشو ده» چه مي باشد؟ براي جواب بايد به اين نکته اشاره کنيم که آب پاک کننده اکثر کثافات و پليديهاست .به طوري که آب هر کثافت و پليدي را در هر مکاني که باشد از بين مي برد و پاکيزگي و نظافت را بر جاي مي گذارد به طوري که اثري از آن کثافت نخواهد ماند که آنگاه است که مي گوييم مکان مورد نظر ما شستشو شده و پاک گرديده است و دليل اينکه از خداوند خواستاريم که«اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ»«ما را از گناهان شستشو داده و پاک گرداند» به خاطر اين است که ديگر اثري از گناه در جسم و روح ما وجود نداشته باشد تا اينکه کثافات و پليديهاي گناه مانعي براي رسيدن به قرب الي الله نشوند، پس منظور از غسل، همان پاک و طاهر شدن از پليديهاي گناهان است، لذا در اين روز ما نيز از پروردگار عالميان خواستاريم که ما را از گناهان پاک و پاکيزه گرداند تا بتوانيم به درجات عالي معنوي دست يابيم. شرح دعا (2)« وَطَهِّرْنى فیهِ مِنَ الْعُیُوبِ » «و مرا در اين روز از هر عيب و نقصي پاک ساز.»پاکسازي از عيوبانسان در طول زندگي خود دانسته يا ندانسته اشتباهات و خطاهاي فاحشي را انجام مي دهد که اين اشتباهات و خطاها به عيب تعبير مي گردد به فرض مثال شخصي که بسيار دروغ مي گويد دروغگويي عيب بزرگ او تلقي مي گردد که آن عيب در دنيا و آخرت گريبانگير او مي شود. چرا که يک عيب مولد هزاران عيب ديگر است که ممکن است جامعه اي را به نابودي بکشد، چنانچه در روايات و احاديث موجود است. اسلام دستور بر پوشش عيوب الناس مخصوصا مسلمانان را دارد چرا که اگر عيبي از شخصي که داراي احترام و آبروست و عده بسياري از او تبعيت مي کنند، فاش شود آنگاه است که دو اتفاق مهم ممکن است رخ دهد: اول اينکه آن شخص بي آبرو گشته و شخصيت او در پيش همگان متلاشي مي گردد که ممکن است اين عمل، آن شخص را به کارهاي خطرناکي وادارد و دوم اينکه ممکن است افراد بسياري که از او تبعيت مي کنند به علت اعتماد به او عيب او را حسن دانسته و به اشاعه آن عيب در بين مردمان بپردازند که هر دو حالت آن براي يک جامعه بسيار خطرناک است، حال شايد سئوال شود پس در مقابل چنين رفتارهايي چه بايد بکنيم؟ که ما در جواب مي گوييم که اولا هر انساني به اندازه کافي داراي عيوب مي باشد که اگر بخواهد به عيوب نفس خود نظر کند تا آخر عمر بايد در اصلاح آنها بکوشد چرا که انساني که خود مريض است اول بايد مرض خود را درمان کند، بعد مرض ديگران را، که با اين عمل خود به خود جامعه و افراد آن نيز اصلاح مي گردند به طوري که اگر شخصي عيوب خود را اصلاح کند کساني که از او تبعيت مي کنند و از او الگو مي گيرند نيز از عمل اصلاح شده و پسنديده او تبعيت مي کنند و ثانيا انسانها در صورت مشاهده عيبي در برادر مسلمان و ديني خود مي توانند به صورت مخفيانه و نامحسوس آن عيب را به آن شخص گوشزد کنند تا به اصلاح آن بپردازد و بايد اين را هم در نظر گرفت که خداوند ستارالعيوب است و عيبها را مي پوشاند و خداوندي که بر پوشندگي عيبها معروف است هيچگاه نمي خواهد بنده اي عيب بنده ديگري را فاش گرداند .لذا در اين روز از خداوند خواستاريم که وجود ما را از عیوبی که در ما رخنه کرده است پاک و طاهرگرداند. شرح دعا (3)« وَامْتَحِنْ قَلْبى فیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ، یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ» «و در اين روز دلم را در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران.»قلبهاي خداترسکساني که تقواي الهي پيشه مي کنند در روز قيامت از جايگاه ويژه اي برخوردارند چرا که آنان از نافرماني دستورات ذات اقدس پروردگار دوري گزيدند و سر تسليم به امر و فرمان او فرود آوردند. چنانچه ذات اقدسش فرمود: «والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه»(3) «مقام تقوا پيشه گان در روز قيامت بسي برتر و والاتر از کافران است.» و آنان نزد پروردگار خويش داراي رتبه و مقامي والا هستند چنانچه خداوند فرموده است: « قُل لِعِبادِیَ المُتَوَجِّهینَ الَیَّ بِمحَبَّتی ما ضَرَّكُم اذا حتَجَبتُم عَن خَلقی اذ رَفَعَت الحِجاب فیما بَینی وَ بینکم حَتّی تنظُرُوا الی یُعیونَ قُلوبکُم؟»(4) «به آن بندگانم که با محبت من رو به سوی من کرده اند بگو:شما را چه زیان که وقتی پرده میان خود و شما را کنار زده ام تا با دیدگان دلتان به من بنگرید،از آفریدگان من مستور بمانید.» که این بیانگر آن است که خداوند حجاب را از دیدگان اهل تقوا برداشته و آنان آنچه را که دیگران به علت انجام معاصی پروردگار نمی توانند ببینند،دیده و از چیزهایی که دیگران بی خبرند آگاهند و اهل تقوا نیز از دیدگان آفریدگان دیگر خداوند مستورند . چرا که آنان فقط خدا را در نظر داشته و غیر خدا چیز دیگری را نمی بینند و درک این مطلب برای مخلوقات بسی سخت و دشوار است و نمی توانند آنان را آن طور که شان اهل تقوا می باشد،ببینند. لذا در این روز از خداوند خواستاریم که ما را در آزمایشهای طول عمر خویش موفق نموده و مقام رتبه اهل تقوا را که در پیشگاه او از درجات والایی برخوردارند ،به ما عطا فرماید.نکته ها1-آب هر کثافت و پليدي را در هر مکاني که باشد از بين مي برد و پاکيزگي و نظافت را بر جاي مي گذارد. 2- انسان در طول زندگي خود دانسته يا ندانسته اشتباهات و خطاهاي فاحشي را انجام مي دهد که اين اشتباهات و خطاها به عيب تعبير مي گردد. 3- يک عيب مولد هزاران عيب ديگر است که ممکن است جامعه اي را به نابودي بکشاند. 4- هر انساني به اندازه کافي داراي عيوب مي باشد که اگر بخواهد به عيوب نفس خود نظر کند تا آخر عمر بايد در اصلاح آنها بکوشد. 5- که انساني که خود مريض است اول بايد مرض خود را درمان کند، بعد مرض ديگران را. 6- خداوند حجاب را از دیدگان اهل تقوا برداشته و آنان آنچه را که دیگران به علت انجام معاصی پروردگار نمی توانند ببینند،دیده و از چیزهایی که دیگران بی خبرند آگاهند.پي نوشتها:1-زمر/53 2-نسا/48 3-بقره/212 4-محجه البیضاء،ج6،ص61