پایگاه اطلاع رسانی شیعیان
نوشتاری از آیت‌الله صافی گلپایگانی به مناسبت سالروز میلاد کریم اهل بیت

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شیعیان، متن نوشتار حضرت آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی‌گلپایگانی به این شرح است: یكی از تعالیم مهم اسلام كه در جبهه برنامه‌های اسلامی درخشان و هویدا است، دعوت به صلح و كوشش برای رفع اختلافات و اصلاح ذات البین است. قرآن می‌فرماید: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ فَاَصْلِحُوا بَيْنَ اَخَويْكُمْ؛ در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید.» و در جای دیگر اشاره كرده است: «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ؛ و سازش بهتر است.» پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله و سلّم نیز فرموده است: «صَلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَالصِّیامِ؛ آشتی دادن دو نفر، از نماز و روزه یك سال بهتر است.» اگر چه جنگ و جهاد یكی از احكام مهمّ اسلام است، ولی هرگز بالذّات و بالاصالة مطلوب نبوده و به لحاظ یك ضرورت اجتناب ناپذیر و به عنوان وسیله اصلاح اجتماعی و عدالت و در راستای اهداف سیاسی اسلام و احقاق حق و ابطال باطل تشریع شده است. جهاد، عبادت و اطاعت خدا است، زیرا جهاد وسیله‌ای است برای آزادی انسان‌ها، برای برداشتن یوغ استعمار ستمكار از گردن افراد و برای وارد كردن همگان در حكومت خدا و لغو حكومت مردم بر مردم كه معانی عالی و ارزنده آن در عبارت «جهاد فی سبیل الله» خلاصه شده است. جهاد، جنگ و كوشش برای پیشبرد نقشه‌های نجات‌بخش اسلام است. جهاد برای نجات ضعفا و ستمدیدگان، برای دفع استثمار اقویا، برای آزادی انسان‌ها، برای برقراری نظم صحیح و عادلانه، برای اعلام تساوی حقوق، برای زندگی و اجتماع هر چه بهتر و انسانی‌تر است. اسلام، جنگی كه برای پیدا كردن بازار كالاهای بازرگانان، برای استعمار، برای توسعه قلمرو یك كشور و فتح ممالك و جهانگیری، برای انتقام و كینه‌توزی، برای كسب شهرت و قهرمانی، برای بسط نفوذ یك دیكتاتور و غلبه یك ملّت بر ملّت دیگر باشد را محكوم كرده و قهرمانان این جنگ‌ها را گمراه و جنایتكار و خائن و گناهكار می‌داند. بنابراین همه ما باید این آیه را سر مشق زندگی خود قرار دهیم: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا يُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین؛ آن سراى آخرت را تنها براى كسانى قرار مى‏دهیم كه اراده برترى‏جویى در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیك براى پرهیزگاران است.» بر طبق این آیه، هر كس بخواهد رجحان و برتری بر كسی یا ملّتی داشته باشد، به حكم این آیه محكوم است. به راستی كه سران ملل و رهبران حكومت‌های دنیای معاصر، چقدر به این‌گونه تعالیم اسلام نیاز مبرم دارند. جهادی برای اسلام مقدس محسوب می‌شود كه برای دفاع از حقیقت و فضیلت، برای مقاصد و مصالح عموم، برای انحطاط حكامی كه خود را مالك خلق و مطلق العنان و صاحب اختیار بدون شرط افراد می‌شمارند، باشد. هدف تمام مجاهداتی كه اولیای اسلام در هر زمان و مكانی انجام دادند، این بوده كه آسایش و آزادی را برای بشر به ارمغان آورند و به یاری افراد مظلوم و محروم بشتابند. پس با این شرح و تفسیر مجاهده در راه اسلام كاری نیست كه كسی بتواند آن را با نیروی هوای نفس و احساسات و برای فرونشاندن آتش خشم و غضب آغاز كند. گاه عدم شرایط و موانع اقتضا می‌كند كه این تكلیف منجّز شود و گاه اقتضا می‌كند كه مانع از تنجّز یا توجّه این تكلیف گردد. هرگز نمی‌توان خون كسی را ریخت و به مال و جان كسی تعرّض كرد؛ مگر در جاهایی كه به ناچار، عقل و شرع انجام چنین اعمالی را قاطعانه اجازه دهد. اساس همه جنگ‌هایی كه در عصر ما بین ملل جریان دارد؛ اعمّ از جنگ سرد و گرم، جنگ‌های تبلیغاتی و انتخاباتی و حزبی، جنگ‌های اقتصادی و تجاری و مبارزه‌ها و رقابت‌هایی كه دولت‌ها، كارتل‌های صنعتی و همه و همه با هم دارند، مقاصد پست مادّی و حیوانی و ارضای غریزه حبّ جاه و مال و شهوات و به دست آوردن پیروزی‌های مادّی و نظامی و اقتصادی را دنبال می‌كند. بنابراین چنین جنگ‌هایی، نقطه انتهایی ندارند و بین هر گروه و جمعيّتی كه باشد، با شرافت انسانی سازشی ندارد. در اسلام همه این مبارزات كه موجب گرفتاری بشر و اساس گناه و ظلم، و مایه استبداد و خیانت شمرده می‌شود، ممنوع است. مسلمانان باید بتوانند با همه این مسائل نیز مبارزه كرده و مبارزه آنان به مقاصد كثیف آلوده نشود. باری نكته دیگر در حكم جهاد این است كه چون جهاد برای تحقّق اهداف اسلام و دفاع از حریم فضلیت و آزادی و نوامیس الهی است، تا وصول به این اهداف، لازم و منجّز است. پس از تشكیل مدینه فاضله انسانیت و جامعه اسلامی و یكپارچه‌شدن جهان بشری و برداشته‌شدن فواصل جغرافیایی و تبعیضات گوناگون در سایه تعالیم اسلام، موضوع و زمینه جهاد از بین می‌رود؛ در حالی كه اساس زندگی اجتماعی تا ابد همان اجتماع فاضل بوده و احكامی مانند احكام عبادات و معاملات و مناكحات ثابت خواهد بود. بنابراین جهاد به منزله وسیله تأمین و تحصیل اهداف اسلام، نیروی دفاع، و نگهبان جامعه اسلامی است و مقصود بالاصالة سایر احكام و به اصطلاح علما، جهاد، تكلیف و واجب للغیر است. نتیجه مطلب اینكه باید در صلح و سازش و جنگ و جهاد، هدف را در نظر گرفت. اگر مقصد، مقدّس و انسانی وشرافتمند باشد، صلح یا جهادی كه برای آن انجام می‌گیرد، مقدّس و شرافتمندانه است. ما در اینجا نمی‌خواهیم و نمی‌توانیم در اسرار جنگ‌ها و صلح‌های اولیای دین وارد شده، از آن شرحی بنویسیم، زیرا علاوه برآن كه خود را لایق نمی‌دانیم، این رشته سر دراز دارد، ولی به طور بسیار فشرده، عرض می‌شود كه سیری اجمالی در تاریخ غزوات و معاهدات رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و صلح‌هایی كه بین آن حضرت و كفّار واقع شد و همچنین مطالعه مختصری از تاریخ فداكاری‌ها و جانبازی‌ها و مجاهدات علی علیه السّلام در میادین جهاد و روش و برنامه‌های جنگی آن حضرت ما را به این حقیقت راهنمایی می‌كند كه جنگ‌های مقدّسی كه آنان می‌كردند از جنگ‌های عادی كه برای اهداف مادی واقع می‌شود، جدا بود و غرض آن بزرگواران، ادای تكلیف و تقرّب به خدا بوده است. بنابراین می‌بینیم كه دلاوران میادین جهاد را بندگان زاهد و خداپرست و صاحبان دل‌های لبریز از محبّت و عدالت و انسان‌های بشر دوستی تشكیل می‌دهند كه حتّی به آزار مورچه‌ای راضی نمی‌شوند و این سخن پر از حقیقت و عدالت علی علیه السّلام راهنمای آن‌ها است: «وَ اللهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ‏ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُه؛ به خدا سوگند. اگر اقلیم‌های هفت‌گانه و آنچه در آن است به من داده شود تا خداوند را نسبت به مورچه‌ای ستم كنم به این كه پوست جو را از دهانش بیرون بكشم، این كار را نمی‌كنم.» این خاندان در صلح و آشتی و جنگ و جهاد، یك هدف داشتند و آن هدف، اطاعت خدا، و هدایت و نجات بندگان خدا و اعتلای كلمه خدا بود. پس از بررسی این مطالب، صلح امام حسن علیه السّلام را تا حدود آگاهی و بینش خود بررسی می‌كنیم و دریافت پاره ای از اسرار آن را وجهه همّت می‌سازیم و از خداوند، طلب یاری و هدایت می‌كنیم. بدیهی است نگارش در مورد این مطلب موضوعی نیست كه حق آن، در ضمن یك یا چند مقاله ادا گردد. این موضوع بسیار گسترده است و با تاریخ صدر اسلام و تاریخ زندگی علی علیه السّلام و آزمایش‌هایی كه از امّت اسلام شد، ارتباط دارد و راجع به آن كتب مستقلّی نگارش شده است ولی «آب دریا را اگر نتوان كشید هم به قدر تشنگی باید چشید». امام حسن مجتبی علیه السّلام انسانی صادق، با وفا، پرهیزكار و با تقوا، خیرخواه و بزرگوار بودند. صلحی كه بین آن حضرت و معاویه برقرار شد علاوه بر آن كه صلح‌طلبی و خیرخواهی و گذشت او را نشان داد، ثابت كرد كه خانواده ایشان نیز ریاست‌خواه و جاه طلب نیستند و در قیام و نهضت، كناره‌گیری و عزلت، صلح و جهاد، رضای خدا و مصلحت عموم را می‌خواهند. در هنگام جهاد، مصداقِ «يُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَلا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم» بوده و از كسی باكی ندارند و در وقت صلح، مرد گذشت و فداكاری هستند.اسرار صلح امام- تكلیفی الهیصلح امام علیه السّلام یك تكلیف الهی و وظیفه شرعی بود كه امام در آن شرایط و احوال ناگزیر شد آن را بپذیرد یا به عبارت دیگر شرایط و اوضاع این مسأله را بر امام تحمیل كرد و بر حسب حدیث مشهور و مسلّم اهل سنّت، پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم از آن خبر داده و او را به سیادت و آقایی و اصلاح‌گری معرّفی فرموده است. در شرایطی كه صلح برای مصلحت عموم لازم باشد، اگر سران هر دو طرف، پا در ركاب لجاج بگذارند و كینه‌توزی پیشه سازند صلح برقرار نخواهد شد. فقط در صورتی صلح برقرار می‌شود كه یا هر دو طرف، حسن نيّت داشته باشند یا یكی از آنها خیر و مصلحت جامعه را در نظر بگیرد و آن را بر حیثيّت و شئون شخصی خود مقدّم بدارد و هر چه طرف مقابل لجاجت می‌كند، او از خود گذشت و فداكاری نشان دهد. در این میدان به طور قطع معاویه كسی نبود كه برای خیر و صلاح جامعه دست از خلافت و پادشاهی و نيّات خبیث خود بر دارد و حق را به صاحبش بسپارد. او در راه رسیدن به مقصدش، نه خدا و پیغمبر و نه مصلحت مسلمانان را در نظر می‌گرفت و همه چیز را فدای حبّ جاه و ریاست طلبی خود می‌ساخت و از اینكه عموم شیعه و هواداران اهل بیت و حتّی عموم مسلمانان را قتل عام كند، باكی نداشت و اگر تا حدودی بازی با الفاظ اسلامی می‌كرد، به خاطر ریاست و حكومت بود و اگر ریاست و حكومتش در خطر می‌افتاد، به آن الفاظ نیز كاری نداشت. قهراً و طبعاً در چنان موقعیتی تنها كسی كه جانب مصلحت را رعایت می‌كرد، امام بود. ظهور این خصلت عظمی از آن حضرت با وجود سوابق درخشان، مقام امامت و عهده‌داری حفظ اسلام، عجیب و شگفت‌انگیز نبود. اگر امام علیه السّلام مصلحت اسلام را در نظر نگیرد، پس چه كسی به آن اهمیت می‌دهد؟- ضعف و تفرقه سپاه اسلامصلح امام حسن علیه السلام وقتی انجام گرفت كه سپاه معاویه در همكاری و یاری او اتّفاق و اتّحاد داشتند در حالی كه لشكر امام علیه السلام به واسطه فتنه‌های بزرگی كه علل آن تغییر مسیر خلافت پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم از مسیر واقعی و شرعی بود، گرفتار ضعف و سستی و نفاق و اختلاف و تفرقه شد و به واسطه حوادثی مانند فتنه طلحه و زبیر و عایشه (جنگ جمل) و فتنه معاویه (جنگ صفّین) و فتنه خوارج (جنگ نهروان) و شهادت بسیاری از اعلام و رجال اسلام و صحابه و شیعیان و دوستان واقعی اهل بیت و نفوذ منافقین و وضع و موقف اهل حق، بسیار حساس و خطرناك شده بود و مؤثّرترین ضربه‌ای كه به روحیه لشكر امام علیه السلام خورد، شهادت امیرالمؤمنین علیه السّلام بود. علاوه بر این جنگ‌هایی كه می‌كردند، سود مادی و غنیمت نمی‌بردند و معلوم است در چنین وضعی، پیروزی بر لشكر معاویه كه روحیه‌اش با پول و رشوه، قوی و دلگرم بود، بسیار بعید و بلكه محال بود و در نهایت نتیجه‌ای جز كشته شدن بقیه اصحاب واقعی امام علیه السلام و ضعف اهل حق نداشت.- اوج انحطاط اخلاقی مردمانحطاط اخلاقی در آن زمان به حدّی رسیده بود كه تقریباً از هیچ كس انتظار نمی‌رفت برای حق، مردانه فداكاری و جان نثاری كند. آنان مردمی بودند كه حق مرد فداكار و دادگری چون علی علیه السّلام را نشناختند و ایشان را آن همه رنج دادند. در چنین موقعیتی امام علیه السلام با مردمی كه در چنین جهنم انحطاط فكری و خلقی سقوط كرده بودند، چه كاری انجام می‌داد و چه اصلاحاتی را آغاز می‌كرد و چگونه هجوم معاویه را از بلاد اسلام دفع می‌كرد؟- خطر سقوط اسلام و كشورهای اسلامیبه فرض اگر جنگ ادامه می‌یافت و اصحاب امام نیز پایداری می‌كردند، در آن صورت نیز فاصله بین پیروزی اصحاب حق بر اهل باطل زیاد بود و با ادامه آن محاربات كشورهای اسلامی در خطر سقوط قرار می‌گرفت و زحمات پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السّلام به هدر می‌رفت؛ زیرا نفوذ معاویه زیاد شده بود. آن حضرت در این باره فرمود: «اِنّی خَشیتُ اَنْ يَجْتَثَّ الْمُسْلِمُونَ عَنْ وَجْهِ الاْرْضِ؛ ترس آن را دارم كه مسلمانان از روی زمین محو شوند.»- سیاست اسلامی امامپیروزی امام علیه السلام بر معاویه در صورتی امكان‌پذیر بود كه آن حضرت، روش شرعی امامت را كه روشی خدا پسند بود ترك كند و مكر و خدعه را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهد و تجاوز، جور و ستم و دروغ و خیانت را در امور خود داخل كند. معاویه و سایر ریاست‌طلبان و جاه‌پرستان برای نیل به هدف پلید خود و حكومت بر مردم، از هیچ خیانت و جنایت، فریبكاری و دروغ و ستمگری و قانون شكنی باكی نداشتند و در نظر آنها هر چه محیط آلوده‌تر می‌شد و مردم به مصالح و اغراض شخصی خود علاقه‌مندتر می‌شدند و رشد فكری و اجتماعی آنان در همان سطح پایین نیز ركود می‌كرد، نهایتاً زمینه برای پیشرفت سیاست‌های مزدورانه و خائنانه آنان بیشتر می‌شد. این افراد، نظم و قانون و امنيّت و همه مفاهیم مورد علاقه بشر را وسیله گسترش تسلّط خود می‌ساختند و نظم و امنیتی را می‌خواستند كه از استثمار آنها محافظت كند و بدین وسیله قانون، عدالت، آزادی و حقوق جامعه بشريّت را استهزا می‌كردند. اما سیاست اهل بیت، سیاست و روش علی و حسن و حسین علیهم السّلام و سایر مردان خدا، به تمام معنا ضد این سیاست بود. این مردانِ حقیقت و عدالت، سیاست و روششان، حفظ مصالح اجتماع و آسایش واقعی و احترام به حقوق و برقراری عدالت و مساوات بود و در سیاست آنان هیچ جایی برای مكر و خدعه، دروغ و ظلم وجود نداشت. عملاً نیز اهداف عالی این سیاست در مدّت خلافت ظاهری امیرالمؤمنین علیه السلام معلوم شد و طبق نصوص و متن تعالیم اسلام، سازنده مترقی‌ترین اجتماعات صد در صد انسانی بود. چنین سیاستی به واسطه اسبابی كه از ۳۰ سال پیش تا آن روز، حكومت‌طلبان و دنیاپرستان پیش آورده بودند، طرفدار نداشت و جز عده معدودی، كسی خواستار آن نبود و علت پیشرفت معاویه نیز، همین علل و اسباب بود، نه قوّت سیاست و زیركی او. آنچه بیان شد مختصری از اسرار و علل صلح امام علیه السّلام بود. در پایان اشاره به این نكته لازم است كه صلح در شرایطی صورت گرفت كه از روی ناچاری و برای حفظ مصالح مهم انجام گرفت و شرایطی كه امام علیه السّلام به معاویه فرمود و معاویه هم آنها را قبول كرد، شرایط بسیار حسّاس و پر ارزشی بود و اگر چه معاویه به این شرایط عمل نكرد، ولی این عهدنامه وثیقه‌ای بود كه روش معاویه را محكوم ساخت و او را از اینكه امیرالمؤمنین و خلیفه پیغمبر معرفی شود، خلع ساخت و خیانت‌ها و عمل نكردن به تعهداتش را آشكار ساخت و در عین حال این عهدنامه، اتمام حجت و سندی به نفع شیعه شد و مستمسكی بود كه اعمال خلاف معاویه تا حدی با آن كنترل می‌شد و زبان اعتراض مردم را به او باز نگاه می‌داشت.


نسخه اصلی سایت
کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه اطلاع رسانی شیعیان می‌باشد