شخص عربى براى من خدمت مى كرد، خواستم در پاداش زحماتش، نصيحتى به او كنم. گفت: هر نصيحتى مى خواهى بكن، فقط نگو نماز صبح بخوان! از قضا، همان را مى خواستم تذكر دهم. به او گفتم: هر وقت بيدار بودى يا توانستى، بخوان!
در زمان پهلوى، ترك نماز صبح در پيش مردم سهل و آسان شده بود، به طورى كه براى تعريف از اشخاص هنگام خواستگارى، مى گفتند: نزديكانش، و يا خود او نماز صبح مى خوانند.
گمان مى كنم نماز شب هم همين طور است، يعنى مى شود كم كم براى انسان عادى شود، و خوابيدن در آن وقت به بيدارى مبدّل شود، و اگر فرضا مزاحمت با خواب و وقت خواب او داشته باشد، مى تواند دو برابر آن را در روز بخوابد، ولو بعد از نماز صبح!